این روزا ...

سلام . یه مدتیه بدجوری احساس پوچی میکنم . یه پوچی مطلق ! دلم به هیچی خوش نیس ! به اندک چیزاییم که دلم خوشه که فک میکنم میگم نکنه یه روز همینا رو هم از دست بدم . یه حس خیلی بدی وجودم رو فرا گرفته . مدتهاست که در اصطلاح افسرده هستم ! ولی خب همیشه فک میکنم ! فک میکنم که اگه nروز دیگه بگذره همه چی درست میشه ولی خب نه میگذره و همه چی سرجا خودشه ! حتی بدتر میشه!از دست دادن عزیزان هم که قضیه رو بدتر و بدتر میکنه . گاهی وقتا دوس دارم هرچی زودتر منم برم پیش همونا ولی خب میترسم اونچه که با خودم دارم هنوز ناکافیه و باید بیشتر جمع کنم تا بتونم پیش اونا برم! هر بار فک کردم به پایان رسیدم گفتم نه هنوز پایانم نیس و باید بیشتر منتظر بمونم ولی نه ! هر روز تنهاتر و افسرده تر میشم ! اون همه شور و شعف سنین ۱۵-۱۹ سالگیم ذره ذره داره جلو چشمام پودر میشه! اون همه اشتیاق و میل داره از بین میره! احساس میکنم جسمم شده یه قفس برای روح و احساسم ! من از نظر خودم یه آدم زیاده خواهم و اصلا از این بابت خوشحال نیستم ! هر اونچه رو که می خواستم بدست اوردم و این برام یعنی پایان ! بار که فکر میکنم میبینم اگه اینجوری قصه م تموم بشه خیلی بده ! کل احساسات و علایق و شور و شعف و شب بیداریاو ... اصلا ولش کن ! زیاده خواهی چیز بدیه ! این از بدو تولد بام بوده مادرم همیشه میگه بچه هم که بودی اینجوری بودی ! میدونی احساس میکنم اونچه رو که بلدم هیچکی نمیتونه بهتر از خودم انجامش بده و این یعنی پایان! منظورم پایان خودم هستش ! این ویژگی خیلی نابودگره ! کل زندگی آدما رو نابود میکنه ! خدارو شکر اهل چش و هم چشمی نیستم اما همین ویژگی بد تو من یعنی زیاده خواهی ! حس میکنم دلیل کل نا امیدی های منه ! همیشه تلاش کردم تلاش کردم که بهترین خودمو نشون بدم و حس میکنم حقم خیلی بیشتر از اینا بود! برا منی که فک میکنم خیلی خوب بودم ! الانم خوبم :( ولی نه ! فک میکنم تلف شدم ! احساساتم!شور و شعفم!استعدادم!و . و و! همیشه وقتی دعا میکنم وقتی نوبت به خودم رسید دعا میکنم عاقبت بخیر بشم چون با این وضعیتی که از خودم میبینم دلسرد میشم . میدونی حتی خودمم فک میکنم نزدسک شدن بم خیلی سخته ! یعنی اصولا آدمی هستم که نمیتونم با کسی دوست بشم! دوستم بشم دووم نمیاره ! بهترین دوستامم سعی میکنم طبق (دوری و دوستی) باشون باشم ! زود دوستی ها دلمو میزنه ! سعی میکنم بهتر بشم ولی نه نمیشه! یه خوی بدی تو وجودمه ! که گفتم! میدونی سیاهی ها قلبمو تسخیر کردن! دلم شکسته نسبت به خیلیها ! شاید دلیلش اینه که منم روزی دل هایی رو شکوندم ! سعی میکنم دل نشکنم هر چند فک نمیکنم بجز چن مورد اینکارو کرده باشم ! این روزا حالم خوب نیس . به خدا پناه میبرم که کمی آروم بشم و این وضعیت الانمو برام قابل تحملتر بکنه 

۹۹/۹/۰۲